بدانکه ...

دانایی، دانستن، سواد، یادگیری

این وبلاگ سعی دارد در مورد مسائل مختلف اطلاع رسانی کند و میزان آگاهی و دانایی افرادی که از آن بازدید می کنند افزایش دهد.

بایگانی
آخرین مطالب

فضای مجازی

عموماً زمانی که به سراغ اصطلاحاتی همچون فضای مجازی (virtual space)، فضای سایبری (cyber space)، شبکه یا اینترنت می ‏رویم با آشفتگی ترجمه‏ ها در ادبیات فارسی مواجه می‏‏ شویم.

آنچه امروز در فضای نخبگانی کشور ما به عنوان فضای مجازی شناخته می‏ شود همان چیزی است که در غرب به عنوان فضای سایبری معرفی شده است و آنچه در فضای عرفی کشور ما به عنوان فضای مجازی شناخته می‏شود مفهوم محدودی از شبکه‏‏ های اجتماعی عمدتاً هم برداشتی صرفاً با کارکردهای رسانه ای از امثال تلگرام، توئیتر و اینستاگرام و … است.

لذا ابتدا هر یک از این مفاهیم را بصورت مجزا بررسی می نماییم.

 

فضای سایبر

فضای سایبر (Cyberspace) عبارتی است که در دنیای اینترنت، رسانه و ارتباطات بسیار شنیده می‌شود.

به نظر می‏ رسد بکارگیری این اصطلاح در این زمینه و برای ارجاع به امور فنی به آن رنگ و بویی صرفا فنی و مکانیکی داده باشد.

واژه سایبر از لغت یونانی Kybernetes به معنی سکاندار یا راهنما مشتق شده است. نخستین بار این اصطلاح سایبرنتیک توسط ریاضیدانی به نام نوربرت وینر Norbert Wiener در کتابی با عنوان سایبرنتیک و کنترل در ارتباط بین حیوان و ماشین در سال ۱۹۴۸ بکار برده شده است.

سایبرنتیک علم مطالعه و کنترل مکانیزم‏ ها در سیستم‌های انسانی، ماشینی (و کامپیوترها) است.

سایبر پیشوندی است برای توصیف یک شخص، یک شی، یک ایده و یا یک فضا که مربوط به دنیای کامپیوتر و اطلاعات است. در طی توسعه اینترنت واژه‏های ترکیبی بسیاری از کلمه سایبر بوجود آمده است که به تعدادی از آنها اشاره می‏ کنیم:

فضای سایبر(Cyberspace)، شهروند سایبر(Cybercitizen)، پول‏ سایبر(Cybercash)، فرهنگ سایبر(Cyberculture)، راهنمایی فضای سایبر(CyberCoach)، تجارت سایبر(Cyberbussiness)، کانال سایبر (Cyberchannel) و... 

واژه فضای سایبر را نخستین بار ویلیام گیبسون William Gibson نویسنده داستان علمی تخیلی در کتاب نورومنسر Neuromancer در سال ۱۹۸۴ به کار برده است.

فضای سایبر در معنا به مجموعه ‏هایی از ارتباطات درونی انسانها از طریق کامپیوتر و مسائل مخابراتی بدون در نظر گرفتن جغرافیای فیزیکی گفته می‏ شود.

یک سیستم آنلاین نمونه ‏ای از فضای سایبر است که کاربران آن می‌توانند از طریق ایمیل یا امثال آن با یکدیگر ارتباط بر قرار کنند.

بر خلاف فضای واقعی، در فضای سایبر نیاز به جابجایی‌های فیزیکی نیست و کلیه اعمال فقط از طریق فشردن کلیدها یاحرکات ماوس صورت می‌گیرد.

ظاهرا فضای مجازی ترجمه‏ای از فضای سایبری در فارسی می‏ باشد.

اکسفورد فضای مجازی را فضایی تئوری معرفی می‏کند که ارتباطات کامپیوتری در آن رخ می دهد.

از دیگر تعارف فضای سایبر می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

فضای سایبر گستره جهانی است‌ که‌ شبکه‌‏های گوناگون رایانه‏ ای در اندازه‏ های متعدد و حتی رایانه‏ های شخصی‌ را‌، با‌ استفاده از سخت افزارها و نرم ‏افزارهای گوناگون و با قراردادهای ارتباطی به یکدیگر وصل می‏کند‌.

فضای‌ سایبر‌ فقط مجموعه‏ ی از سخت افزار نیست، بلکه مجموعه ای از تعاریف نمادین است‌ که‌ شبکه ‏ای از باورها را در چارچوب داد و ستد بیت رد و بدل می‏ کند.

علی ایحال فضای سایبر به فضای تعاملی اینترنت اطلاق می‏ شود، که در آن افراد در درون آن با هویت‏ هایی پنهان به مثابه پیام‏هایی بر صفحات رایانه حضور می‏ یابند. نکته ‏ای که در اینجا لازم به ذکر است توجه به این نکته است که، فضای مجازی بر خلاف ظاهر نام گذاری آن حقیقتا مجازی نیست، بلکه باتوجه به آثار آن یک دنیای حقیقی است.

گسترش فناوری‏ های اینترنتی و در دسترس بودن آن، فضای مجازی را شبیه ساز دنیای واقعی کردهاست.

در تعریف فضای مجازی بین کارشناسان اختلاف زیادی وجود دارد. در کتاب شبکه عنکبوتی تعریف فضای مجازی از دیدگاه خاصی تبیین شده‏ است:

محیطی که در آن برقراری ارتباطات، رویت و انتقال اطلاعات (به صورت غیر قابل لمس و یا اشغال اندکی از محیط قابل لمس) که در ساختارها و قالب هایی به عنوان خدمات به انسانها، طراحی و کنترل می‏ شود. ‏بنابراین کلیه خدمات، ابزارهای سخت و نرم، محتواها، ارتباطات، قالب‏ها و ... دنیای اطلاعات و ارتباطات، شامل فضای مجازی می‏ شود.

همانطور که در بالا مشاهده گردید؛ در تبیین پدیدههای مرتبط با تکنولوژی اطلاعات، دو اصطلاح پر استفاده وجود دارد: «سایبر» (Cyber) و «مجازی» (virtual).

در متون عمومی فارسی، مرسوم شده است مفهوم (Virtual) را با واژه «مجازی» یاد می‏ کنند و همین امر منشاء درک نادرست از این مفهوم شده است؛ چرا که مجاز در ادبیات ما در مقابل «حقیقت» است و حقیقت نیز تنه بر واقعیت می ‏زند.

از این رو، این‏گونه درک شده است که واژه فضای مجازی، مفهومی در مقابل فضای واقعی است.

لذا فضای مجازی، فضای دوم و ... به عنوان ترجمه فضای سایبری واژه‏ای عقیم است که توانایی‏ های آن به واسطه بار غیرحقیقی، از زیست بوم انسانی سلب و مجزا شده است. این فضا نمی ‏تواند در عرصه جامعه در مقابل زیبایی‏ ها و پلشتی‏ ها ادبیات مناسب را بازتولید کند.

اگر پلیس سایبری، جرایم سایبری، قدرت سایبری، اقتصاد سایبری و ...  غیر حقیقی باشند، چگونه تعریف هر آنچه در واقعیت درباره پیشوندهای فوق وجود دارد،  امکان پذیر خواهد بود؟

این تفاسیر بیانگر آن است که فضای مجازی نمی ‏تواند ترجمه و جایگزین مناسبی برای فضای سایبری باشد (ضمن آنکه تعابیر دیگری نیز که منتج از این فلسفه با عنوان دوفضایی، عرصه دوم زندگی و ... وجود دارد، موید همین نگرش است) و انحراف مترتب از این بینش همانگونه که ترسیم شد، جدی و نیاز به مداقه و اهتمام اهل فن دارد.

از نقطه نگاه فلسفی، آن چه واقعیت (Reality) نامیده می‏ شود، دارای دو بخش است: واقعیت ملموس یا (Actual) و واقعیت غیر ملموس (Virtual) اما با توجه به توضیحی که داده شد، فضای مجازی (Virtual) بخشی از واقعیت است که البته ملموس نیست اما قابل درک است.

اگر جهانی را که در آن زندگی می‏ کنیم، در قالب یک «کل» به عنوان یک واقعیت در نظر بگیریم، این جهان شامل دو گونه واقعیت تصور می‏شود:

واقعیت ملموس (Actual) که دارای پدیده‏های قابل لمس برای انسان است و واقعیت غیر ملموس (Virtual) که [قابل لمس نیست] اما در برگیرنده پدیده های معنایی قابل درک برای انسان می‏ باشد.

به تبع این تقسیم بندی، دو فضا با نام فضای ملموس و فضای غیر ملموس متصور است و حتی فضای غیرملموس از طریق جنبه‏ های معنایی بر فضای ملموس تفوق دارد.

 

سخن بزرگان در رابطه با مفهوم فضای مجازی

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب (مد) :

 یکی از خصوصیات ممتاز عصر حاضر را آماده بودن وسایل پیام رسانی عنوان داشته و به این نکته اشاره کرده اند که: فضای مجازی در حقیقت فضای حقیقی است و در زندگی بسیاری از مردم حضور دارد.

آیت الله جوادی آملی نیز در این باره می‏فرماید :

هرکه غافل از خطرات و آسیب‏ های این فضاست، باید بداند این فضا حقیقی است، نه مجازی؛ هرجا فکر واندیشه منتقل شود فضای حقیقی است.

 

سیستم های سایبرنتیک یا سیستم های کنترل

در تئوری سیستم‏ها، با نوع مشخصی از سیستم‏ها سرو کار داریم که به آن‏ها «سیستمهای سایبرنتیک» گفته می‏ شود.

همانطور که در بالا به آن اشاره شد پیشوند سایبر که امروزه به شکل وسیعی به کار می ‏رود، مخفف شده ‏ی کلمه سایبرنتیک است. که ریشه آن واژه یونانی «کی برنتس» به معنای سکانداری و کنترل می‏ باشد. از این جهت، باید گفت که سیستم‏ های سایبرنتیک، به طور دقیق، سیتسم‏ های کنترل هستند.

هر سیتسم کنترل دو جزئ اصلی دارد:

«جزء کنترل کننده»

«جزء کنترل شونده»

جزء کنترل کننده، تولید کننده اطلاعات مورد نیاز بخش کنترل شونده در قالب «فرمان‏ها» است.

جزء کنترل شونده نیز، مصرف کننده‏ی اطلاعاتی است که توسط جزء کنترل کننده در اختیار آن قرار گرفته است.

جزء کنترل کننده اطلاعات مورد نیازش را از محیط می‏ گیرد و به تولید فکر و اطلاعات می پردازد و انرژی مورد نیاز خود را از بخش کنترل شونده دریافت می‏ کند. جزء کنترل شونده نیز انرژی مورد نیازش را به طور مستقیم از محیط می‏ گیرد.

به این ترتیب یک مدار اطلاعات-انرژی بین این دو جزء برقرار می‏ شود که درک این مدار برای فهم عملکرد سیستم سایبرنتیک ضروری است. در سیستم سایبرنتیک تفوق با بخش کنترل کننده است که منشاء جریان اطلاعات می‏ باشد.

آن چه سیستم سایبرنتیک نامیده می‏ شود، اساسا یک سیستم کنترل است و معنای فضای سایبر نیز فضای کنترل است.

در حقیقت یک کنترل کننده، رفتار کنترل شونده را تحت تسلط خود در می‏ آورد.

قابلیت «ارتباط» از جمله بدیهی ترین مشخصه های این فضاست. اگر چه ارتباط بین مبدا و مقصد پیام صورت می ‏گیرد، اما چارچوب کنترلی فضای سایبر حضور یک شخص سوم را میسر می‏کند که می‏ تواند بر دو طرف ارتباط تسلط داشته باشد. خیلی پیش می‏ آید که دو طرف ارتباط اطلاعات دقیقی از هم ندارند، اما آن نفر سوم است که بر فضای جریان اطلاعات اشراف دارد و هر دو طرف را می‏ شناسد. دقیقا همین نقطه، نقطه‏ ی عطف اساسی است.

شاید یکی از اصلی ترین آسیب‏های امتزاج فضای مجازی (غیرملموس) با فضای سایبر در سطح حکومت ها این است که، بر اساس این قابلیت ارتباطات تحت سیطره قدرت شخص سوم یا به قول دیستوپیاهای غربی «برادر بزرگتر» (Big Brother) است و این شخص سوم دولت های دارنده و صادر کننده تکنولوژی فناوری اطلاعات می‏ب اشند، چیزی که در شرایط کنونی دنیا، سیاست گذاران فرهنگی کشورهای مختلف- به ویژه کشورهای در حال توسعه- از آن غفلت کرده ‏اند.

نکته دیگری که توجه عمومی را می‏ طلبد این است که تعبیر مجازی در تبیین فضای سایبر نباید ما را گمراه کند؛ درست است که برای برقراری ارتباط در این فضا، از ابزارهایی استفاده می‏ شود که نیاز به حضور فیزیکی را کاهش می‏ دهد و چه بسا مرتفع می‏کند، اما اصل ارتباط اساسا پدیده ‏ها واقعی است. غیر واقعی انگاشتن ارتباطات شکل گرفته در فضای سایبر، این باور را ایجاد می‏کند که هرگونه ارتباط بین افراد در این فضا مجاز است و نوعی لیبرالیسم و اباحه‏ گری ارتباطی شکل گرفته است. این مقوله برای جامعه‏ ی دینی یک تهدید به حساب می‏ آید که منجر به حیازدایی می‏ شود.

علی ایحال همانگونه که شهید مظلوم، دکتر بهشتی در ابتدای انقلاب عنوان داشتند که ما به فقر تئوریک دچاریم، در این عرصه نیز جامعه اسلامی در ترجمه، تبیین این پارادایم دچار فقر و ضعف است که همت دو چندان جامعه علمی و محققین توانمند کشور را می‏ طلبد. بنابراین ضرورت تعریف مجدد و ترجمه دقیقتر فضای سایبری در جامعه می‏تواند نقش اساسی در مواجهه عقلانی افراد با این پدیده ایفا نماید. لازم به ذکر است که این تعریف می‏ بایست ضمن تعلق داشتن آن به دنیای اطلاعات و ارتباطات و استفاده از ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری حقیقی بودن، غیر ملموس بودن، قابل کنترل بودن، را به ذهن مخاطب القا نماید.

منابع:

دکتر کاظم فولادی - مجله تخصصی نقد سینما و تلویزیون شماره 68 آذر 93

http://www.majazi.ir/

https://www.porseman.com/

http://cpolicy.ir/

https://savaderesane.ir/

https://savaderesane.ir/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۹ ، ۲۲:۳۰
مجتبی پورغفاراقدم

سواد یعنی چه ؟

برخی از معانی سواد: توانایی خواندن ونوشتن، رونوشت، معلومات، معلومات، آگاهی های علمی و ادبی

 

اولین تعریف

توانایی خواندن و نوشتن

اولین تعریفی که از سواد در اوایل قرن بیستم ارائه شد، صرفا به توانایی خواندن و نوشتن زبان مادری معطوف بود. طبق این تعریف، فردیبا سواد محسوب می شد که توانایی خواندن و نوشتن زبان مادری خود را داشته باشد.

 

دومین تعریف

اضافه شدن یاد داشتن رایانه و یک زبان خارجی

در اواخر قرن بیستم، سازمان ملل تعریف دومی از سواد را ارائه کرد. در این تعریف جدید، علاوه بر توانایی خواندن و نوشتن زبان مادری، توانایی استفاده از رایانه و یاد داشتن یک زبان خارجی هم اضافه شد. بدین ترتیب به افرادی که توان خواندن و نوشتن، استفاده از رایانه و صحبت و درک مطلب به یک زبان خارجی را داشتند، باسواد گفته شد. قاعدتا طبق این تعریف بسیاری از دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاهی کشور ما بیسواد محسوب می شوند چون دانش زبان خارجی بیشتر افراد کم است.

 

سومین تعریف

اضافه شدن 12 نوع سواد

سازمان ملل در دهه دوم قرن 21، باز هم در مفهوم سواد تغییر ایجاد کرد. در این تعریف سوم کلا ماهیت سواد تغییر یافت. مهارت هایی اعلام شد که داشتن این توانایی ها و مهارت ها مصداق باسواد بودن قرار گرفت. بدین ترتیب شخصی که در یک رشته دانشگاهی موفق به دریافت مدرک دکترا می شود، حدود 5 درصد با سواد است.

این مهارت ها عبارت اند از :

1- سواد عاطفی: توانایی برقراری روابط عاطفی با خانواده و دوستان.

2- سواد ارتباطی: توانایی برقراری ارتباط مناسب با دیگران و دانستن آداب اجتماعی.

3- سواد مالی: توانایی مدیریت مالی خانواده، دانستن روش های پس انداز و توازن دخل و خرج.

4- سواد رسانه ای: این که فرد بداند کدام رسانه معتبر و کدام نامعتبر است.

5- سواد تربیتی: توانایی تربیت فرزندان به نحو شایسته.

6- سواد رایانه ای: دانستن مهارت های راهبری رایانه.

7- سواد سلامتی: دانستن اطلاعات مهم درباره تغذیه سالم و کنترل بیماری ها.

8- سواد نژادی و قومی: شناخت نژادها و قومیت ها بر اساس احترام و تبعیض نگذاشتن.

9- سواد بوم شناختی: دانستن راه های حفاظت از محیط زیست.

10- سواد تحلیلی: توانایی شناخت، ارزیابی و تحلیل نظریه های مختلف و ایجاد استدلال های منطقی بدون تعصب و پیش فرض.

11- سواد انرژی: توانایی مدیریت مصرف انرژی.

12- سواد علمی: علاوه بر سواد دانشگاهی، توانایی بحث یا حل و فصل مسائل با راهکارهای علمی و عقلانی مناسب.

از آن جا که با سواد بودن به یادگیری این مهارت ها وابسته شد، قاعدتا سیستم آموزشی کشورها هم باید متناسب با این مهارت ها تغییر رویه می داد که متاسفانه فعلا سیستم آموزشی کشور ما، هنوز هیچ تغییری در زمینه آموزش مهارت های فوق نکرده است.

 

جدید ترین تعریف

علم با عمل معنا می شود

با این حال و به تازگی «یونسکو» یک بار دیگر در تعریف سواد تغییر ایجاد کرد. در این تعریف جدید، توانایی ایجاد تغییر، ملاک با سوادی قرار گرفته است یعنی شخصی با سواد تلقی می شود که بتواند با استفاده از خوانده ها و آموخته های خود، تغییری در زندگی خود ایجاد کند. در واقع این تعریف مکمل تعریف قبلی است زیرا صرفا دانستن یک موضوع به معنای عمل به آن نیست. در صورتی که مهارت ها و دانش آموخته شده باعث ایجاد تغییر معنادار در زندگی شود، آن گاه می توان گفت این فرد انسانی با سواد است.

سایت خبرنگاران جوان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۹ ، ۱۴:۳۷
مجتبی پورغفاراقدم

همین فضای مجازی که این برادرمان به تفصیل و خیلی خوب بیان کردند و تعبیر خوبی است که ایشان کرد و به ذهن بنده هم اتّفاقاً همین تعبیر قبلاً رسیده بود که «اسمش فضای مجازی است درحالی‌که واقعاً فضای حقیقی است»؛ یعنی این فضا درون زندگی بسیاری از مردم حضور دارد. خب همین فضای مجازی یک ابزار است؛ یک ابزار بسیار کارآمد برای اینکه شما بتوانید پیامتان را به اقصیٰ‌ نقاط دنیا برسانید، به گوش همه برسانید. این [امکان] دیروز نبود، امروز هست. یکی از امتیازات این است.

از بیانات رهبر حکیم انقلاب در دیدار طلاب حوزه‌های علمیه استان تهران در سال 96

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۹ ، ۰۶:۵۰
مجتبی پورغفاراقدم

 

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۹ ، ۰۳:۲۸
مجتبی پورغفاراقدم

 

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۹ ، ۰۳:۲۸
مجتبی پورغفاراقدم